سید حمیدرضا شهابی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

چند خاطره از امام

امام(ره) به آقا مسیح، نوه شان که از جبهه برگشته و به خدمت امام رسیده بودند گفت " آخر سر تو شهید نشدی که بنیاد سهید ما را یک سفر به سوریه بفرستد!"

مرحوم واعط زاده خوانساری از دوستان نز دیک امام روزی شعر زیر را برای امام می خواند:

گیرد همه کس کمند و من گیسویت

جوید همه کس هلال و من ابرویت

در دایره دوازده برج تمام

یک ماه مبارک است ،آن هم رویت

امام هم این رباعی را در پاسخ او سرود:

گشود چشم، نگارم ز خواب ناز از هم

نظر کنید درِ فتنه گشت باز از هم

تو در نماز جماعت نرو که میترسم

کشی امام و بپاشی صف نماز از هم

  • ۸۹/۰۳/۲۲
  • حمیدرضا شهابی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی